موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۱۰۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر تنزیلی» ثبت شده است

این سوره به مناسبت آیه‎ی اول آن، "العادیات" یا "والعادیات" نامیده شده است. هرچند تمام جداول ترتیب نزول، سورة عادیات را مکی می‌دانند؛ برخی از مفسران، با توجه به روایاتی که در تطبیق سوگندهای ابتدای سوره بر مجاهدت علی7 وجود دارد، در مکی بودن سوره تشکیک، و به مناسبت این ماجرا، سوره را مدنی دانستهاند[1]؛ لکن به نظر می­رسد با در نظر گرفتن تمام آیات سوره، مکی بودن آن قوی‌تر است.[2] تأکید می­شود محتمل است روایات شأن نزول، مربوط به یکی از تطبیقات آیات ابتدایی سوره باشد، نه تنزیل آن­ها.

این سوره در روایات گردآوری شده در جداول مقدمه این تفسیر ( همگام یا وحی)، چهاردهمین سوره­ای است که بر پیامبر اکرم9 نازل‌شده است. تنها یک مورد اختلاف، در روایت زهری با دیگر روایات جداول مسند و ترکیبی، وجود دارد. زهری سوره عادیات را پیش از سوره عصرگزارش کرده است. دربارة جابه‌جایی رتبه‎ی سوره‎ی عصر و عادیات در مقدمه‎ی سوره‎ی عصر توضیح کافی داده شد.

 سورة عادیات در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صدم، بعد از سوره‎ی زلزال و قبل از سوره‎ی قارعه واقع است و یازده آیه دارد.

مقصود سوره

اجتناب دادن مردم از ناسپاسی پروردگار به‎رغم نیازی که به تداوم عنایات پروردگار در دنیا و نجات از شقاوت اخروی دارند.

محتوای سوره

سوره مشتمل بر یک بخش محتوایی است که با سوگند آغاز می‌شود و به ناسپاسی انسان در برابر پروردگارش اشاره می‌کند، سپس

به‎مناسبت تعبیرهایی که در ابتدا و انتهای سوره‎ی مسد آمده، این نام‎ها بر آن سوره گذاشته شده است: «تبت»، «أبی‎لهب»، «المسد»، «اللهب» و «تبت یدا أبی‎لهب».

این سوره به‎اتفاق همه‎ی دانشمندان علوم قرآن و تفسیر، مکی است. بنا بر تمام جدول‌های مسند و غیرمسند و ترکیبی، ششمین[m1]  سوره،‎ پس از سوره‎ی حمد و پیش از سوره‎ی تکویر، بر پیامبر اکرم6 نازل ‌شده است.

این سوره در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و یازدهم، پس از سوره‎ی نصر و پیش از سوره‎ی اخلاص قرار دارد و مشتمل بر پنج آیه است.

مقصود سوره

 اعلام غضب الهی و تصریح به عذاب قطعی دو تن- یک مرد و یک زن- از نزدیکان پیامبر6 که وی را تکذیب و سدّ راه جریان تبلیغی او بودند.[m2] 

محتوای سوره

مجموع سوره یک بخش است که با اعلام حکم قطعی خداوند درباره‎ی نابودی و هلاکت ابولهب، باوجود

سوره‎ی حمد نام‌های زیادی ازجمله «فاتحة الکتاب»، «سبع المثانی»، «أمّ الکتاب»، «أمّ‎القرآن»، «السبع»، «المثانی»، «الصلاة»، «الحمد»، «القرآن العظیم»، «الشفاء»، «الرّقیة»، «الأساس»، «الوافیة»، «الکافیة»، «الکنز»، «الشکر»، «الثنا[m1] »، «التفویض»، «الدعاء»، «النور»، و «التعلیم» دارد. پیرامون وجه نام‌گذاری این سوره به نام‌های گوناگون، بحث‌های مفصلی در تفاسیر آمده است، در این‎جا علت چهار نام‎گذاری مشهورتر را بررسی می‎کنیم:

الحمد: این نام به‎مناسبت نام «الحمد» در دومین آیه‎ی سوره: «الحمد لله رب العالمین» به‎کار رفته است.

أمّ‌الکتاب: عرب هر چیزی که مقدم بر دیگران و دارای توابعی باشد، أم می‌گویند. چون محتوای سوره که تنظیم رابطه‎ی انسان با خداست، مقدم بر دیگر روابط انسان، یعنی رابطه با خود، دیگران و هستی است، سوره را ام الکتاب نامیده‎اند. برخی دیگر «أم» را به‎معنی اصل هر چیزی دانسته و گفته‎اند چون این سوره، اصل قرآن است، به آن أمّ الکتاب گفته شده است. برخی اظهار داشته‎اند که چون تمام آن‎چه در سوره‌های دیگر قرار دارد، در این سوره هست، به آن امّ‌الکتاب می‌گویند.[1] این دیدگاه اگر اشاره به رابطه‎ی اجمال و تفصیل میان مطالب سوره‎ی حمد با دیگر سوره‎های قرآن دارد، محل تأمل بلکه غیرقابل پذیرش است؛ اما اگر مراد آن باشد که ریشه‎ی تمام آن‎چه در قرآن آمده، به پذیرش رابطه‎ی انسان با خدا باز می‎گردد، که از سه موضوع توحید بندگی، توحید استعانت و تقاضای راهنمایی از پروردگار ریشه گرفته است، مطلب درستی است.

سبع المثانی: این نام از آیه‎ی هشتاد و هفتم سوره‎ی حجر: «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» گرفته شده است.

امروز به حمد الله با حضور استاد بهجت پور از جزوه آموزشی قرائت و تفسیر ورودی های جدید حوزه خواهران که باید در ترم اول، توسط اساتید محترمی که از برخی استان ها در کانال تشریف دارند، تدریس شود، رو نمایی شد.
این جزوه بر اساس روش اقراء پیامبر ص طراحی و اهداف تربیتی و آموزشی مناسبی را پیگیری می کند که بعدها نسبت به آن بیشتر خواهیم گفت.

این محصول حاصل تلاش برخی دوستان گروه تفسیر موسسه تمهید با همکاری معاونت فرهنگی مرکز مدیریت حوزه خواهران و دفتر قرآن آن مدیریت است، که امیدواریم گامی مهم در آشنا ساختن طلاب سطح دو حوزه خواهران با قرآن و محتوای غنی آن باشد.  

سوره ماعون که به مناسبت آیة اول، با نام‌هایی چون "أرایت"، "أرایت الذی"، "الدین" و "التکذیب" و به مناسبت آیة دوم به "الیتیم" و به مناسبت آیة آخر، سورة "ماعون" نامیده شده است، در تمام روایات گزارش دهنده ترتیب نزول سوره ها اعم از آنها که در جدول‌های مسند، غیر مسند و ترکیبی در مقدمه جلد اول تفسیر همگام با وحی جمع آوری شده اند، سورةی ماعون در ردیف هفدهم پس از سورة تکاثر و پیش از سورۀ کافرون قرار دارد. اکثر مفسران و دانشمندان علوم قرآن این سوره را مکی دانسته‌اند. اما برخی از آنان در مکی بودن تمام سوره یا حداقل آیات سوم به بعد تردید دارند و آن را مدنی می‌دانند.[1] 

با هم بحث استاد بهجت پور در مقدمه تفسیر این سوره در جلد اول تفسیر همگام با وحی در ویراست جدید را پی می گیریم و نظر دقیق استاد را با هم می خوانیم:

آنچه باعث تردید زمان نزول سوره شده است، آیات "فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّین" تا آخر سوره است.  تهدید نمازگزاران در آغاز نزول قرآن در مکه، و هنگامی که هنوز جمعیتی عابد و نماز گزار شکل نگرفته و حکم وجوب نماز برای عموم مردم صادر نشده، موجب این تردیدهاست. اینکه این تهدید در مکه بوده، یا در مدینه اتفاق افتاده است، نیز محل گفتگو است. برخی هشدارها به مؤمنان در مکه

برداشت استاد بهجت پور از واژه دین در آیه اول سوره ماعون در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

ارایت الذی یکذب بالدین

 منظور از «اَلدِین»،  معارف و دستورات الهی درهمه امور از جمله جزاء است.  منظور آیات، بیان وخامت حال کسانی است که معارف و دستورات الهی را که  انبیا و کتاب های آسمانی مردم را به آنها دعوت کرده اند، انکار کنند و نه تنها در برابر آنها خاضع نباشند، بلکه آنها را درو غ بشمار آورند. برخی از روایاتی که مراد از دین را ولایت امیر مؤمنان دانسته‎اند، به این اعتبار است که ایشان یکی از تجلّیات دین و معارف و دستورات آن می‎باشند. «دِین» در لغت با این برداشت تناسب دارد. «دِین» (اسم مصدر)، به معنی طاعت و جزاء است که برای شریعت استعاره شده است[1]. آقای مصطفوی معتقدند: «ریشه این ماده خضوع و اطاعت در برابر برنامه یا مقررات معین است و معانی طاعت، تعبد، محکومیت و مقهوریت، تسلیم در برابر امر، حکم، قانون و جزاء، از معانی نزدیک آن است، و به همین اعتبار، این واژه به برخی مصادیق اصلی خود یعنی جزاء، حساب، دین، طاعت و... معنی می‌شود.»[2]

در بررسی آیات نازل شده تا کنون روشن می شود که دیدگاه آقای مصطفوی صحیح است؛ با این اضافه که قرینه استعمال «دِین» به معنای جزا هنگامی است که دین  مضاف الیه واژه «یَوْم» باشد: (ر. ک. سوره های مدثر 4/ 46،  حمد 5/ 4) شاید به این بیان که رستاخیز، روز حاکمیت مطلق دستورات الهی و اجرای موبه موی آنها درباره‎ی اشخاص و گروه‎هاست،  ولی در همین دوره نزول (ر. ک. ماعون 15/ 1) بلکه در تمام آیات قرآن، جز موارد محدود، هر زمانی واژه « ِدین» بدون آنکه مضاف الیه «یَوم» باشد، به کار رفته است، به همان معنای خضوع در برابر معارف و دستورات الهی بوده که شامل خضوع در مقابل جزا و پاداش الهی است. به همین روی

تفسیر نگاری و بیان تفسیر، امری روش مند است و بدون رعایت روش صحیح، به سر انجام مطلوب نخواهد رسید. استاد عبدالکریم بهجت پور در کتاب حاضر تلاش نموده روش و ساختار صحیح تفسیر نگاری و بیان تفسیر را ارائه نماید.

این کتاب دو دسته را مخاطب خود قرار داده است:
1. متخصصان مباحث قرآنی و تفسیر نگاری که چگونگی انتقال موثر و نظام مند داشته های تخصصی شان را به مخاطب فرا میگیرند.

2. عموم علما،مبلغان و مروجان دین، که افزون بر مهارت های بیان تفسیر، با برخی از اهم مبانی و منابع ضروری و در دسترس جهت استخراج و ارائه تفسیری نظام مند و تاثیر گذار آشنا خواهند شد.


جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.  

مهارت های بیان تفسیر سوره های قرآن کریم

جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.

شناسه و توصیف سوره تکاثر (به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی استاد عبدالکریم بهجت پور)

به مناسبت کلمات استعمال شده در آیة اول سوره، آن را "التکاثر" و "الهاکم" نامیده­اند. برخی از مفسران سوره را مدنی می‌دانند، اما به اعتقاد اکثر مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، سورة تکاثر در مکه نازل‌شده است. این سوره در تمام روایات گرد آوری شده در جداول مسند، غیر مسند، و ترکیبی ترتیب نزول، در ردیف شانزدهم پس از سورة کوثر و پیش از سورة ماعون قرار دارد. سورة تکاثر در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و دوم بعد از سوره‎ی قارعه و قبل از سوره‎ی عصر قرار گرفته است و هشت آیه دارد.

مقصود سوره

برحذر داشتن مردم از اشتغال به فزون طلبی‎های کور بهره ها ی دنیا در فرصت عمر؛ با توجه به آثار شقاوت‎بار آن.

محتوای سوره

سوره یک بخش است. در آغاز با خطاب به دنیاطلبان، آن‌ها را از عمق فاجعه­ای که به آن دچارند، آگاه می‌کند و از عواقب این دنیازدگی و گرفتاری در آتش جهنم بیم می­دهد. آن‌گاه یادآور می‌شود که این افراد باید در برابر نعمت‌های الهی داده شده در دنیا پاسخگو باشند.

ارتباط سوره

بررسی مجموعه پانزده سوره‌ای که پیش از این سوره نازل شده است، نشان می‌دهد روش اساسیِ تغییر جامعة جاهلی هشدار است. گام‌هایی که در سوره‌های مدثر، تکویر، اعلی، لیل، فجر، عصر و عادیات برداشته شده، مصادیق این هشدارها و بیم‌هاست. موضوع غالب پانزده سوره نازل شده تا کنون،  بیان آسیب­ها ی وضع موجود انسان ها و راهکارهای اجمالی درمان آن‌ها است. البته با توجه به نقش هشداری پیامبر اکرمص در غالب سوره­ ها به درگیری‌های میان وی و مخالفان نیز توجه شده است.

خداوند متعال پس از آن‌که در سورة عصر (مکی 13) برنامه‎ی استفاده از سرمایة عمر را بیان،

در سوره تکاثر، شانزدهمین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) در تفسیر همگام با وحی می خوانیم:

تنظیم رابطه انسان با طبیعت
یکی از ابعاد بسیار مهمِ روابط انسان، رابطه‌ی او با نعمت‌های موجود در دنیا است. انسان موجودی است که بقایش در گرو بهره‌گیری از نعمت‌های طبیعت است. خدای حکیم و رزاق، غرائز را در انسان به ودیعت نهاد تا او با نعمت‌ها رابطه برقرار کند و با استفاده از آن‌ها، به بقا و تداوم نسل خود بپردازد. غزائز و میل‌ها چنان در انسان بالفعل و شکوفا هستند که در آموزه‌های دینی نیازی به توجه به آن‌ها جز در موارد نادر، وجود ندارد، بلکه به طور عمده روش قرآن و سنت، بر کنترل و مدیریت آنها بوده است. برای آن‌ها مرزهایی تعیین شده ودرباره‎ی آسیب های احتمالی هشدار داده است. آسیب‌ بزرگ نعمت‌ها و غریزه‌ی سیری‌ناپذیر انسان، پیگیری فزون‌خواهی‌ها و دل‌مشغولی به آن‌ها است تا آن جایی که

فایده ی گام تحول


توجه به گام تحول، افزون بر آن‎که در کشف مهندسی تحول به‎کار می‎آید، مفسر را در فهم حادثه‌ها و رابطه‎اش با پیام‌های قرآن، یاری می‎کند. اگر محور اصلی سوره و پیام‌ها و گام‌های اصلی آن پیدا شود، می‌توان بسیاری از این حادثه‌ها را به آن‌ها ارجاع داد. در این صورت سازواری و انسجام قرآن، به‎خوبی نمایان می‌شود.
لازم است بدانید که اگر مخاطبان پرسیدند که آیا هم‎اکنون نیز باید دقیقاً گام‎های تحول به همان شکل ورود در جامعه‎ی عربی معاصر نزول، به جامعه‎ی اسلامی ایران وارد شود، پاسخ داده می‎شود: خیر؛ این اقدام نیاز به عملیات جری و تطبیق دارد. باید شرایط را به‎خوبی سنجید و با کشف تناسب‎ها و وضعیت جامعه‎ی کنونی در مقایسه با جامعه‎ی عربی معاصر، به طراحی مهندسی فرهنگی ویژه‎ای مثلاً برای ایران دست زد. به‎هرحال کار مفسر، گزارش نزول و گام‎های تحولی است که برای تحول معاصران نزول برداشته شد و جری و تطبیق همان‎گونه که در بحث از مفاهیم آمد، مطالعه‎ی دومی می‌خواهد که از بحث ما خارج می‎باشد.


نمونه‎هایی از گام تحول
از آن‎جا که آگاهی بر گام‌های تحول‎آفرین قرآن، اهمیت فراوانی دارد، گام‌های تحول در هشت سوره‎ی ابتدای نزول قرآن را به‎اطلاع می‌رسانیم:
گام اول: در سوره‌ی علق (نزول 1)، بر پایه‎ی خالقیت خداوند متعال، شواهد و دلایل شایستگی وی برای پروردگاری و حق انحصاری او در ربوبیت «تدبیر و یا تربیت امور بندگان» بیان می‌شود و پیامبر موظف می‌شود تا این شایستگی و حق را بر مردم بخواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛ بخوان به‎نام پروردگارت که آفرید. * انسان را از عَلَق آفرید. * بخوان، و پروردگار تو کریم‎ترین [کریمان‏] است. * همان‎کس که به‎وسیله‎ی قلم آموخت. * آن‎چه را که انسان نمى‏دانست، آموخت» .
گام دوم: پس از تحقق گام اول و مشخص شدن گروهی تقواپیشه و تسلیم رب، بیان می‎گردد گروهی نیز در مقابل این حقیقت سرکشی کرده و رفتاری مجرمانه مرتکب می‌شوند. در برابر این رفتار، سوره‎ی قلم (نزول 2) به یادآوری عدالت پروردگار در برخورد با این دو دسته از مردم می‌پردازد:

 پاسخ به دو پرسش پیرامون گام تحول 


1. چرا عرب‎های شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن، جامعه‎ی معاصر نزول بودند؟

قرآن توان و ظرفیت خود در تمدن‎‎سازی و تحول‎آفرینی را از راه نزول در منطقه‎ی اُمّیِ مکه و توسط پیامبر امّی نشان داد. در هنگامه‎ی ظهور اسلام، چهار تمدن ایران، روم، مصر، و یمن وجود داشت و این تنها شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن بود که هیچ‎گونه تمدنی نداشت و مردمانش بدترین دین و بدترین زندگی را داشتند؛ بی‎سواد، ناخوانا و نانویس بودند و به‎تعبیر قرآن «فِی‏ ضَلَالٍ مُبِینٍ» و «قَوْماً لُدًّا» به‎شمار می‎آمدند. اگر تحول یادشده در یکی از تمدن‎های چهارگانه صورت می‎گرفت، به همان تمدن‌ها مستند می‌گشت. حتی اگر این تمدن‌ها به بالاترین رشد و ترقّی می‌رسیدند، اظهار می‎شد که این تعالی، ریشه در تمدن ما دارد، قرآن هم که آمد، کمی به این تعالی کمک کرد؛ مانند چاشنی غذا که به کیفیت آن کمک می‌کند. اما قرآن، عربِ امّیِ بی‎سوادِ ناخوانایِ بی‎صنعت و بی‎فرهنگ را مد نظر گرفت و ظرف بیست‎وسه سال، یک جامعه‎ی مدنی کامل تحویل داد و آن را سید و سرور تمدن‌ها کرد؛ به‎طوری که

در این مطلب قصد دارم شما عزیزان را با یکی از مباحث مهم در قرآن که خیلی به آن توجه نشده است، آشنا کنم و آن مقوله ی گامهای تحول در قرآن است. از آنجا که یکی از مطالب انحصاری تفسیر همگام با وحی این موضوع است و گامهای تحول قرآن فقط با نگاه تنزیلی به قرآن قابل پیگیری است، لذا توجه شما را به مطلب ذیل جلب می کنم.

این بحث را که در کتاب مهارت های بیان تفسیر در درس پنجم مطرح شده است، در چند مطلب آینده پیگیری می کنیم.


گام تحول


یکی از مباحثی که در توصیف سوره‎ها از اهمیت بالایی برخوردار است، گزارش گام تحول است. البته ارائه‎ی این بحث در مجالس تفسیری به ترتیب نزول مناسب‎تر است؛ چرا که در آن‎ها مخاطبان منتظر شنیدن بحث‎های مرتبط با مهندسی فرهنگی هستند؛ از آن‌جا که از ترکیب منظم گام‎های تحول، سلسله‎ای از گام‎های تحول‎آفرین به‎دست می‎آید، این مباحث راه‎گشای مدیران کشور در مهندسی فرهنگی کشور می‎باشد.


گام تحول، کلیدی‎ترین موضوعی است که مطالب پراکنده‎ی یک یا چند سوره را گرد هم جمع می‎آورد و یک گرانیگاه و مرکز ثقل برای نشان دادن سیر تحول مردم در قرآن می‎باشد. در این بحث، تناسب کل قرآن در نحوه‎ی فرهنگ‎سازی مفاهیم، توضیح داده می‎شود.


تأمل در آیه‎ی اول سوره‎ی ابراهیم روشن می‎کند که تغییر و تحول در فرهنگ جاهلی معاصر نزول و تبدیل آن به فرهنگ نورانی قرآنی، از راه توجه به سه مؤلفه شکل می‎گیرد. فرهنگ جاهلی که باید افول کند، فرهنگ اسلامی که باید تعالی یابد و تواناسازی مربی (به‎عنوان محور تعالی).


گام تحول، موضوع اصلی تغییر و تحول است و از کنار هم قرار دادن این گام‎ها، که کل فرایند تغییر و تحول را نشان می‎دهد، مهندسی تحول فرهنگی شکل می‎گیرد. تغییر و تحول، یک مرحله و یک گام نیست؛ بلکه سلسله گام‌هایی است که برای رسیدن به هدفِ ذکرشده، برداشته می‌شود. این موضوع را در تفسیر همگام با وحی، مورد توجه قرار داده‎ایم. به‎نظر می‎رسد در پرتو نگاه به نزول تدریجی قرآن و سیر نزول، می‎توان به مدل مهندسی فرهنگی در قرآن، دست یافت.
برای روشن شدن ابعاد و جوانب بحثِ گام تحول،

١. آماده‎سازی و تواناسازی رسول اکرم …برای انتقال کامل و بی‎کم و کاست محتوای دین، در اوائل نزول قرآن مورد عنایت حضرت احدیت بوده است. توانا سازی بدین منظور بوده که درستی انجام وظیفه آن حضرت را درخواندن مطالب بر مردم به طور کامل تضمین کند. توجه به امر توانا سازی و مهارت آموزی مربیان و دعوت کنندگان به خیر و رفع نگرانی های ناشی از ضعف های احتمالی آنها در انجام وظائف تبلیغی و تربیتی، باید مورد اهتمام باشد و این توانا سازی تا آن جا ادامه پیدا کند که توان مبلغان و دعوت کنندگان به خیر در انجام وظائفشان تضمین شود.


٢. توجه به دغدغه های درونی رسول و مبلّغ و تدبیر مناسب در رفع آن‌ها، از جمله نکات ارزشمندی است که از آیات «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ مَا یَخْفَى‏‏» استفاده می‎شود. به طور مثال طلاب علوم دینیه که وظیفه تربیت و دعوت مردم به خیر و امر به معروف و نهی از منکر رابر عهده می گیرند، از آغاز ورود به حوزه های علمیه دچار نقص هایی هستند که باید در طول زمان تربیت در حوزه مرتفع شوند و بخشی از آموزش ها حوزه در صدد تکمیل دانایی ها و توانایی های ایشان باشد.


٣. یکی از مطالب مهم تربیتی در قران ایجاد مقدماتی است که ملکه ای اعتقادی و یا صفتی روحی و اخلاقی را در متربیان تولید کند. مبادی این باورها و تخلق ها گاه بدون توجه متربی به او منتقل می شود. به گونه ای که خود متربی درک روشنی ازتأثیرات آن مبادی ندارد. از جمله می توان بر صفت «خشیت » توجه داد که در سوره اعلی از آن یاد شده است. این ملکه نتیجه شناخت و درک ابهت پروردگار است که به تدریج در طول نزول 8 سوره بوجود آمد، هر چند


1. شناخت نقش پروردگار بر تحول در شخصیت انسان، فرع بر آشنایی انسان با پروردگار و ایمان به تأثیرات وی ـ جلّ و اعلی‌‌ ـ بر هستی و حیات بشر است؛ به همین جهت معرفی پروردگار در سوره‎های گذشته همچون علق، قلم، مزّمّل، حمد وبه خصوص آیات ابتدایی سوره اعلی نزول 8 مقدم شد وگوشه‎هایی از تأثیرات وی بر زندگی بشر بیان گشت تا انسان با این معرفت انگیزه بخشش های بدون چشم داشت از مردم و امید به توجه پروردگار متعال را بدست آورد.
2. توجه به تناسب سوره‌های اعلی و لیل، ابعادی از روش بیانی قرآن را روشن می‌کند. خداوند در سوره‌ی اعلی پیامبر را به تسهیل و آسانی، از طریق عدم فراموشی آیات، وعده داد: «وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى» و در این سوره اهل تقوا را به آسان‌سازی و تحول شخصیتشان در میل به دین بشارت داد: «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى»، در سوره اعلی اهل خشیت یعنی کسانی که درک مناسبی از عظمت پروردگار دارند را اهل تذکر و رستگاری دانست: «سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَى» و در این سوره آنان را «اتقی» نامید، کنایه از این‌که هرچه خشیت از پروردگار بالاتر باشد، خویشتنداری بالاتر می‌رود: «سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى». خداوند در سوره‌ی اعلی از تزکیه

1. اولین گام اصلاح افراد با هشداردادن و بیم‌دادن آنان نسبت به عواقب غفلت و بی‎توجهی به رفتار و باور‎هاشان آغاز می‎شود.
2. اگر هشدار‎ها از جانب پروردگار است و انذاردهنده، تنها مبلّغ پیام اوست، در ابتدا مبلّغ باید پروردگار را به مخاطب بشناساند و سپس عظمت، بزرگی و کبریایی او را بیان دارد، تا هشدار‎ها مؤثر واقع شوند.
3. چون هشداردادن به دیگران، به طور غالب، مخالف با طبیعت اولیه مخاطبان هشدار است، هشداردهنده یا واسطه‌ی هشدار باید عوامل تنفرزا و مسائل حاشیه‎ای میان خود و مخاطبان را به حداقل رساند. در غیر این صورت، همین امور به ظاهر کوچک، به توفیق نداشتن وی منجر می‎شود.
4. هنگامی سفارشِ دیگران به شکیبایی فایده‌ی لازم را دارد که سفارش‎کننده، امید به آینده را با نشان دادن نتیجه‌ی تلاش‎های شخصِ تحت فشار یا حداقل رسوایی و تنبیه جریان مخالف ایجاد کند. این نکته از ملاحظه‌ی


1. این سوره، با انگیزه‌ی تقویت قلب شریف پیامبر اکرم… و شکیبا شدن وی در برابر فشارهای طبقه‌ی ممتاز مکه، نازل شده است. روشی که برای تأمین این منظور به کار گرفته شده، یادآوری گوشه‎هایی از قدرت پروردگار متعال در تنبیه اقوام ثروتمند و پادشاهان قدرتمند و مفسد است که سرگذشت آنان برای پیامبر روشن بوده است. تأثیر این روش، در اطمینان خاطر افرادِ تحت فشار، غیرقابل انکار می‎باشد.
2. تغییر و تقدیر نعمت‌ها از سوی پروردگار، معلول رفتار انسان‎ها است. غفلت از محاسبه‌ی رفتار خود و نقشی که در این تغییرات دارند، موجب خطا در داوری می‎گردد، انسان های غافل نسبت به رفتار خود پروردگار را داوری می کنند بدون اینکه به نقش

اصولاً یکی از راه‎های ایجاد انس و ترغیب مردم به تدبر در قرآن، توجه دادن آن‎ها به روش‎های تربیتی‎- هدایتی قرآن است. خدای حکیم چرا، چگونه و از چه راه‌هایی تهدید یا تشویقی را شکل می‌دهد؟ چگونه کسی را از انفعال خارج می‌کند؟ چگونه به جامعه‎ی خسته، انرژی مثبت می‌دهد؟ چگونه به یک جریان پرنشاط انحرافی، ضربه می‌زند؟ چه‌طور می‌شود در اوج فشار، به آینده امیدوار بود؟ و بسیاری از روش‌های دیگر که در پرتو تدبر در قرآن می‌توان آن‌ها را به‌دست آورد.

در این مطلب، با هم این موضوع را که در درس دهم کتاب مهارت های بیان تفسیر استاد بهجت پور آمده است، پیگیری می نماییم.

نکته‎های روش‎شناختی اشاره به منهج حکیمانه‎ای است که خدای متعال باتوجه به مخاطب سوره و محتوای سخن و شیوه‌های تأثیرگذاری مانند تشویق، تنبیه، بیان الگو، عبرت‎ها، نمونه‎ها، تمثیل‎ها، و غیر آن‎ها به‎کار گرفته است، تا تأثیر سوره بر مخاطب مستقیم و خوانندگان آیات، بالا رود. این نکته‎ها به‎طور غالب، دارای نقش تربیتی هستند و مقتضای تربیت مردم باتوجه به ویژگی‎های مخاطب، موضوع سخن و ابزار انگیزش مخاطبان مورد توجه بوده‎اند. در درس غرض گذشت که سوره‎های قرآن، مانند غذایی است که آشپز آن را با ‎مقداری لازم و متناسب از مواد، و در شرایط ویژه‎، و با بهره‎گیری از مهارت‎های تهیه غذا و شیوه‌های مختلف پخت، تهیه می‎کند که بر تغذیه‎شونده، تأثیری متفاوت با غذا‎های دیگر داشته باشد.


روش‎های تربیتی و تحول‎آفرین که در نزول سوره‎ها به‎کار گرفته شده‎اند، آن‎چنان دقیق و حکیمانه

بسم الله الرحمن الرحیم

سالگرد شهادت امام نهم حضرت جواد الأئمه را به تمامى شیعیان آن بزرگوار تسلیت مى گوییم ، و امیدواریم خداوند متعال توفیق آن را به ما عنایت فرماید که پیرو آن بزرگوار و سائر امامان بوده و عمل به دستورات دین و شریعت حضرت سید المرسلین صلوات الله علیه و آله را سر لوحه زندگانى خویش قرار دهیم. در ذیل مروری بر زندگی آن امام همام خواهیم داشت.

تولد
حضرت امام جواد(علیه السلام) در شهر مدینه و در سال 195 هجرى قمرى در شب جمعه نوزدهم ماه مبارک رمضان دیده به جهان گشود. پدر آن حضرت امام على بن موسى الرضا، و مادرش خانمى بود به نام سبیکه، از اهالى نوبه که یکى از مناطق آفریقاست، و بعضى نیز گفته اند که نام مادر آن حضرت خیزران بود، و بعضى گفته اند که مادر آن بزرگوار از طائفه ماریه قبطیّه همسر رسول خدا و مادر ابراهیم فرزند رسول الله بوده است.
بحار الانوار جلد 50 صفحه 1


اسماء و القاب امام جواد(علیه السلام)
اسم آن حضرت محمد، و بعض القاب آن بزرگوار عبارت است از : تقى، منتجب، جواد، و مرتضى، و کنیه ایشان أبوجعفر بوده است که به ایشان در زبان اهل حدیث أبوجعفر دوم مى گویند، زیرا أبوجعفر اول حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) بوده است.


اولاد آن بزرگوار
اولاد آن حضرت عبارت بودند از : 1ـ امام هادى علیه السلام 2ـ موسى مبرقع، 3 و 4 دو دختر به نامهاى فاطمه و امامه.

سلاطین زمان آن حضرت
آن حضرت در زمان مأمون و معتصم عباسى زندگانى مى کردند، و دختر مأمون به نام

یکی از مواردی که جزو چالش های تفسیر تنزیلی شمرده شده است، اختلاف روایات مطرح شده در رابطه با جایگاه سوره ها در نزول است. چرا که ـ علی رغم اندک بودن مواردـ گاهی سوره ای در روایات متعدد جایگاه های متعدد برایش مطرح شده است و این مورد از چالش های این روایات به شمار می آید.

یکی از ویژگی های تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور، بررسی این موارد و داوری در مورد آنهاست.

نمونه این اختلاف را در سوره لیل می بینیم. این سوره به اعتقاد اکثر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی مکی است، هرچند برخی آن را مدنی شمرده‌اند که وجهی ندارد و در بحث سبب نزول سوره ، استاد بهجت پور به خوبی ازمکی بودن آن دفاع نموده اند.

چالش بعدی در این سوره آن است که گرچه در تمامی جداول مسند، ترکیبی و بی‎سند، این سوره در ردیف نهم و پس از سوره اعلی (مکی 8) و پیش از سوره فجر (مکی 10) در جایگاه نهم قرار گرفته است. اما در روایت ابن ندیم ـ از روایات مسند ـ این سوره پس از سوره‌های انشراح، عصر، فجر و ضحی قرارگرفته است. یعنی به عبارتی سوره های انشراح و عصر پس از سوره اعلی نازل شده اند و پس از آن سوره فجر و ضحی و پس از آنها سوره لیل نازل گشته است.
در کتاب تفسیر تنزیلی مبانی، اصول ، قواعد و فوائد و در مقدمه تفسیر همگام باوحی بحث مهمی را استاد مطرح کرده اند که به رغم وجود روایات صحیح و قابل قبول نزد فریقین، برای تشخیص روایت صحیح در ترتیب نزول، راه درست و محتاطانه آن است که

گذشت که تغییر شرایط نامطلوب جامعه ی عصر نزول، در دستور کار قرآن قرار داشت؛ ازاین‌رو بر نقش‌های پروردگار بهمنظور ایجاد احساس نیاز به او (در سورهی علق)، مسئولیت انسان دربرابر وی (در سوره ی قلم) و جایگاه پیامبر اکرم9 بهعنوان رسولِ مورد حمایت خدا (در سورهی مزّمل) تأکید شد. با استفاده از این سه عامل، به هشدار و انذار مردم به آینده (در سورهی مدثر)، پرداخته شد تا مردم برای پذیرش تغییر، آماده شوند.
در سورهی حمد زیرساختهای نجات انسان از شقاوت و وصول به سعادت مطرح میشود؛ این زیرساخت در رابطهی انسان با پروردگار نهفته است. این نگرش که تمام ستایشها مخصوص خداست و بر جهان، تنها یک اراده حکمرانی میکند، اینکه تنها خدای متعال، معبود و مستعان است و برپایهی این دیدگاه، از وی راهی استوار برای رهایی از شقاوت و وصول به سعادت طلب میکند. به عبارت بهتر، کلید ورود به